229

ساخت وبلاگ

امکانات وب

سلام

وبلاگمو انتقال دادم

تقاضای ادرس نکنین :)

نمیخوام عزیزترین دوستم پیدام کنه 

نمیخوام ک بودنم اذیتتون کنه

و نمیخوام ک باشمو ناراحتتون کنم

 

میبوسمتون

خدانگهدار

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 91 تاريخ : يکشنبه 15 ارديبهشت 1398 ساعت: 7:06

«بِسمِ ـالله ـالـرّحمـنِ آلرّحیـم »وَ ـاِن یَکآدُ ـالّذینَ کَفروـالَیُزلِقونَکَ بِـأبصارِهِمـ لمّآسَمِعوـا ـالذِّکـرَ و یَقولـونُإنـَّه لَمجنـونُ و مـآ هُـوَ إِلّاذِکــرٌ للعَالمیـن.......تولد من: 12/10...تولد آقايي: 9/10...آشنايي:93/2/9 ...يه روزعالي: 94/7/7...بهترين روز و بهترين ماهگرد: 94/8/8...اولین خرید برای من: 94/8/20...دومین خرید عاقامون: 94/8/28...دومین تولد: 94/9/10...اولین نامه: 94/9/24...دومین یلدای عشقمون: 94/9/30...اولین باری که 12 ساعت خاموش بود(رزمایش): 94/10/4...برگشتن آقامون از رزمایش: 94/10/6...اولين انتخاب واحد دوتايي:94/11/3...يه روز خاص(...):94/11/4...بدترين روزم: 94/11/25...اولين باري كه بهم گفت صداتو خيلي دوست دارم:94/12/12...اولين ديدار 95"دانشگا":95/1/15...يه روز پر از دلشوره ولي عاااالي "دانشگاه": 95/1/26...اولين ... رفتمون تو سال 95: 95/1/29...دو سالگيمون(نديديم همو): 95/2/8...اولين عروسي كه جفتمون دعوتيم: 95/2/9...اولين نماز دوتاييمون (روز اول ماه رمضون): 95/3/18...وقتي به مامانش گفت: 95/3/23...وقتي به باباش گفت: 95/3/27...وقتي به مامان بابام گفتم: 95/3/29...ديدارمون: 95/5/12...خدافظي دادم و تموم: 95/5/13...شروعي دوباره: 95/5/15...مامانش زنگ: 95/5/16...خواستگاري: 95/5/16...وقتي بابام باهام حرف زد و گفت راضي نيست: 95/5/29...شروع اعتصاب غذا: 95/5/29...بيمارستان:95/5/31...وقتي بابام زنگ زد گفت ازت متنفرم: 95/6/1...پايان اعتصاب غذا: 95/6/1...مامانش زنگ زد براي جواب: 95/6/1...جواب منفي بخاطر سربازي (مامانم اينو گفت): 95/6/1...مامانش زنگ زد (17:30): 95/6/6...خواستگاري دوم (9:45 تا 00:00): 95/6/9...لمس و بوسيدن پرچم گنبد امام حسين: 95/7/1 229...ادامه مطلب
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 106 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 89 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

«بِسمِ ـالله ـالـرّحمـنِ آلرّحیـم »وَ ـاِن یَکآدُ ـالّذینَ کَفروـالَیُزلِقونَکَ بِـأبصارِهِمـ لمّآسَمِعوـا ـالذِّکـرَ و یَقولـونُإنـَّه لَمجنـونُ و مـآ هُـوَ إِلّاذِکــرٌ للعَالمیـن.......تولد من: 12/10...تولد آقايي: 9/10...آشنايي:93/2/9 ...يه روزعالي: 94/7/7...بهترين روز و بهترين ماهگرد: 94/8/8...اولین خرید برای من: 94/8/20...دومین خرید عاقامون: 94/8/28...دومین تولد: 94/9/10...اولین نامه: 94/9/24...دومین یلدای عشقمون: 94/9/30...اولین باری که 12 ساعت خاموش بود(رزمایش): 94/10/4...برگشتن آقامون از رزمایش: 94/10/6...اولين انتخاب واحد دوتايي:94/11/3...يه روز خاص(...):94/11/4...بدترين روزم: 94/11/25...اولين باري كه بهم گفت صداتو خيلي دوست دارم:94/12/12...اولين ديدار 95"دانشگا":95/1/15...يه روز پر از دلشوره ولي عاااالي "دانشگاه": 95/1/26...اولين ... رفتمون تو سال 95: 95/1/29...دو سالگيمون(نديديم همو): 95/2/8...اولين عروسي كه جفتمون دعوتيم: 95/2/9...اولين نماز دوتاييمون (روز اول ماه رمضون): 95/3/18...وقتي به مامانش گفت: 95/3/23...وقتي به باباش گفت: 95/3/27...وقتي به مامان بابام گفتم: 95/3/29...ديدارمون: 95/5/12...خدافظي دادم و تموم: 95/5/13...شروعي دوباره: 95/5/15...مامانش زنگ: 95/5/16...خواستگاري: 95/5/16...وقتي بابام باهام حرف زد و گفت راضي نيست: 95/5/29...شروع اعتصاب غذا: 95/5/29...بيمارستان:95/5/31...وقتي بابام زنگ زد گفت ازت متنفرم: 95/6/1...پايان اعتصاب غذا: 95/6/1...مامانش زنگ زد براي جواب: 95/6/1...جواب منفي بخاطر سربازي (مامانم اينو گفت): 95/6/1...مامانش زنگ زد (17:30): 95/6/6...خواستگاري دوم (9:45 تا 00:00): 95/6/9...لمس و بوسيدن پرچم گنبد امام حسين: 95/7/1 229...ادامه مطلب
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 101 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

«بِسمِ ـالله ـالـرّحمـنِ آلرّحیـم »وَ ـاِن یَکآدُ ـالّذینَ کَفروـالَیُزلِقونَکَ بِـأبصارِهِمـ لمّآسَمِعوـا ـالذِّکـرَ و یَقولـونُإنـَّه لَمجنـونُ و مـآ هُـوَ إِلّاذِکــرٌ للعَالمیـن.......تولد من: 12/10...تولد آقايي: 9/10...آشنايي:93/2/9 ...يه روزعالي: 94/7/7...بهترين روز و بهترين ماهگرد: 94/8/8...اولین خرید برای من: 94/8/20...دومین خرید عاقامون: 94/8/28...دومین تولد: 94/9/10...اولین نامه: 94/9/24...دومین یلدای عشقمون: 94/9/30...اولین باری که 12 ساعت خاموش بود(رزمایش): 94/10/4...برگشتن آقامون از رزمایش: 94/10/6...اولين انتخاب واحد دوتايي:94/11/3...يه روز خاص(...):94/11/4...بدترين روزم: 94/11/25...اولين باري كه بهم گفت صداتو خيلي دوست دارم:94/12/12...اولين ديدار 95"دانشگا":95/1/15...يه روز پر از دلشوره ولي عاااالي "دانشگاه": 95/1/26...اولين ... رفتمون تو سال 95: 95/1/29...دو سالگيمون(نديديم همو): 95/2/8...اولين عروسي كه جفتمون دعوتيم: 95/2/9...اولين نماز دوتاييمون (روز اول ماه رمضون): 95/3/18...وقتي به مامانش گفت: 95/3/23...وقتي به باباش گفت: 95/3/27...وقتي به مامان بابام گفتم: 95/3/29...ديدارمون: 95/5/12...خدافظي دادم و تموم: 95/5/13...شروعي دوباره: 95/5/15...مامانش زنگ: 95/5/16...خواستگاري: 95/5/16...وقتي بابام باهام حرف زد و گفت راضي نيست: 95/5/29...شروع اعتصاب غذا: 95/5/29...بيمارستان:95/5/31...وقتي بابام زنگ زد گفت ازت متنفرم: 95/6/1...پايان اعتصاب غذا: 95/6/1...مامانش زنگ زد براي جواب: 95/6/1...جواب منفي بخاطر سربازي (مامانم اينو گفت): 95/6/1...مامانش زنگ زد (17:30): 95/6/6...خواستگاري دوم (9:45 تا 00:00): 95/6/9...لمس و بوسيدن پرچم گنبد امام حسين: 95/7/1 229...ادامه مطلب
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 102 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 99 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 72 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 98 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

سلاااااااااااااااااااااااااااااااااااام خوبین؟؟ وااای انقد که ننوشتم نوشتن یادم رفته :))) دلم خیلی براتون تنگ شده بود برای شما برای نوشته هاتون برای نوشتنم برای اینجا دلیل نبودنمم خراب شدن سیستمم بود. خیلی اتقاقا افتاد تو این چند ماه. اولیش فارغ التحصیلیم بود دومیشم خدمت رفتن امیر بود سومیشم سفر مشهدمون بود چهارمیشم فوت دخترعمومون بود پنجمیشم فوت بابابزرگم بود شیشمیشم فوت خانوم پسرعمومون بود هفتمیشم رد شدنم تو ازمون استخدامی بود. شهریورمون تقریبا خوب بود ولی مرداد سیاهی داشتیم امسال. همش غم بودو غم بود و غم . دخترعمومون که مریض شدو فوت کرد 12 روز بعدش پدربزرگم فوت کرد و هفتم پدربزرگم خانوم پسرعمومون خیلی یهویی فوت کرد ینی من تو این یه ماه 7 کیلو وزنم اومد پایین انقدر فشار عصبی رومون بود انقدر وحشتناک بود که هر لحظه هر ثانیه یکیمونو میبردن بیمارستان چون هر سه تا توی یه کوچه زندگی میکردن ناخوداگاه وقتی وارد کوچشون میشدیم دستو پامون میلرزید و تپش قلبمون بالا میرفت من که تا دسشویی هم ننم باهام میومد خخخخخ بگذریم امیر رفت خدمت. ارومیه. یک تیر اعزامیش بود الان ینی سه ماهو خورده ای از خدمتش میگذره فعلا 4 ماه کسری از باباش گرفته حالا اگه کسری خودشم درست شه پنج شیش ماه بتونه بگیره تا خرداد سال 97 خدمتش تموم میشه چند باری هم رفتیم بیرون حالا تاریخاشو ثبت میکنم حالمونم خوبه خداروشکر. همین دیگ. حالا بازم میام مینویسم. فلن همینا یادم بوده خخخ دوستون دارم فلنی + دوشنبه دهم مهر ۱۳۹۶13:15... | 229...ادامه مطلب
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 86 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18

» نمایش این صفحه بدین معناست که نویسنده وبلاگ یک مطلب را بصورت رمزدار درج کرده است و برای مشاهده کامل مطلب نیازمند آن هستید که کلمه عبور مرتبط با این مطلب را دانسته و وارد کنید.

229...
ما را در سایت 229 دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : he-95 بازدید : 73 تاريخ : جمعه 21 مهر 1396 ساعت: 22:18